از یه دیوونه میپرسن چی شد دیوونه شدی؟
میگه:راستش من یه زن گرفتم که یه دختر18
ساله داشت.دختر زنم با بابام ازدواج کرد
پس زن من مادر زن پدر شوهرش شد.دختر
زن من صاحب پسری شد که داداش من و
نوه زن من بود.پس نوه منم بود.پس من پدر بزرگ
داداشم شدم.زن من صاحب پسری که زن پدرم
خواهر ناتنی پسرم و مادربزرگ اون شد.پس پسرم
داداش مادر بزرگش بود و من خواهرزاده پسرم شدم
|
امتیاز مطلب : 220
|
تعداد امتیازدهندگان : 68
|
مجموع امتیاز : 68